
ملیپوش باسابقه قایقرانی: بیرانوند ۷۰ میلیارد تومان میگیرد ما درگیر ماهیانه ۲۰ میلیون تومان هستیم
علی آقامیرزایی، ملیپوش باسابقه قایقرانی ایران گفت: بیرانوند ۷۰ میلیارد تومان میگیرد ما درگیر ماهیانه ۲۰ میلیون تومان هستیم.
علی آقامیرزایی، قایقران باتجربه تیم ملی ایران و دو دوره المپیک است و اینروزها در شهر خودش بندرانزلی تمرینات آمادهسازی برای رقابتهای جهانی که قرار است در کشور ایتالیا برگزار شود را پشت سر میگذارد. او در گفتوگویی صریح از مشکلات و دغدغههای قایقرانان ایرانی میگوید؛ از کمبود امکانات، قایقهای فرسوده و نبود حمایت مالی، تا نادیده گرفتن افتخارات بینالمللی و دلخوری از بیتوجهی مسئولان. او با صداقت از مسیر سخت قایقرانی در ایران، بیعدالتیها در ورزش و امید به تغییر شرایط برای نسلهای آینده سخن میگوید.
شرایط تمرینی این روزهای شما چطور است؟ آیا اردوهای تیم ملی به خوبی برگزار میشوند یا با چالشهایی مواجهاید؟
در حال حاضر اردوها در شهر خودم، انزلی برگزار میشود. امیدوارم برای مسابقات جهانی مردادماه که در کشور ایتالیا برگزار میشود، فدراسیون بتواند ما را اعزام کند. تقاضای اردوهای خارجی داشتیم اما تا الان محقق نشده. هنوز تصمیمی برای برگزاری اردوهای برونمرزی گرفته نشده و خیلی نیازمند بودیم تا اردوهای خارجی و مشترک با یکی از تیمهای آسیایی داشته باشیم. احتمالا اردویی برگزار نخواهد شد و مثل روال گذشته، بعد از بازیهای آسیایی هانگژو، در شهر خودم تمرین میکنم و همین روال را ادامه میدهیم تا مسابقات جهانی ایتالیا که ۲۹ مرداد است.
شما به عنوان یکی از قایقرانان باتجربه تیم ملی، شرایط فعلی قایقرانی ایران را چطور میبینید؟
من که ۱۸ سال عضو تیم ملی قایقرانی هستم و عناوین مختلف آسیایی و دو حضور مستمر در المپیک را داشتم، باید بگویم تیم بزرگسالان قایقرانی ایران در حال حاضر از سه نفر تشکیل شده: من، پیمان قویدل و یکی از بچههای بابلسر، نبی رضایی. بقیه بچهها در رده امید و جوانان هستند و هنوز به تیم ملی بزرگسالان ملحق نشدهاند. آنها پشتوانه ما هستند، هرچند فاصله خوبی با ما ندارند. نیاز است که بیشتر روی این بچهها کار شود و یکی دو نفرشان برای بازیهای آسیایی ناگویا به تیم اضافه شوند. کل تیم بزرگسالان سه نفر است؛ دو نفر کایاک و نبی رضایی در کانوی کانادایی.
آیا نسبت به سالهای گذشته، پیشرفتی در امکانات و زیرساختها داشتهایم؟
این شرایط فعلی فدراسیون و قایقرانی، شرایط جالب و خوبی نیست. من و پیمان قویدل از سالیان قدیم عضو تیم ملی بودیم و همچنان یکهتازیم. متاسفانه کسانی که بهعنوان پشتوانه ما هستند، خطری برای ما محسوب نمیشوند و این یک ضعف بزرگ است. اگر بخواهیم تیم ملی یکدست و قوی داشته باشیم، باید نفرات نزدیک به هم باشند تا یک تیم ملی قدرتمند شکل بگیرد.
از آخرین رقابتهای بینالمللی که شرکت کردید بگویید؛ چه دستاوردها و تجربههایی برایتان ماندگار شد؟
نسبت به سالهای گذشته، اگر از نظر زیرساختها و سالن در تهران بخواهیم بگوییم، رئیس فدراسیون یکسری اقدامات کرده است. اما ما بچههای بزرگسالان در شهر خودمان تمرین میکنیم. اردوها در انزلی و بابلسر، در خانههای خودمان انجام میشود. این موافقتی بود که رئیس فدراسیون پذیرفت و اعتماد کردند که ما در شهر خودمان تمرین کنیم.
تمرینات قایقرانی نیاز به تجهیزات خاصی دارد. آیا امکانات شما با استانداردهای جهانی قابل مقایسه است؟
جون انزلی و بابلسر برای پاروزنی بهتر است. از نظر شرایط جوی، محیطی و غذایی شرایط خیلی بهتری داریم. امکاناتی که در این چند سال اخیر پیشرفت داشته، در بحث خوابگاه و سالن هوازی بوده است. اما نیاز مبرم به قایقهای بهروز داریم. قایقهای ما برای سال ۲۰۱۱-۲۰۱۲ است و نیاز داریم بهروز شود. اخیراً آقای سهرابیان گفتهاند که قرار است قایقهایی به مبلغ 10 میلیارد تومان خریداری شود اما فعلاً کاری صورت نگرفته است. امیدوارم تا قبل از بازیهای آسیایی به دست ما برسد. اصلیترین نیاز ما قایق است که نیاز ابتدایی و اساسی است. قایقهای ما مستهلک و فرسوده شدهاند.
بحث بودجه همیشه برای ورزشکاران چالشبرانگیز بوده، مخصوصا در ورزشهایی که رسانهای نیستند. وضعیت حمایت مالی از قایقرانان تیم ملی خیلی ضعیف است
قایقرانی یکی از ورزشهای مدالآور در دنیاست اما به نظر میرسد در ایران آنطور که باید به آن بها داده نمیشود. دلیلش چیست؟
بحث بودجه همیشه برای ورزشکاران چالشبرانگیز بوده، مخصوصا در ورزشهایی که رسانهای نیستند. وضعیت حمایت مالی از قایقرانان تیم ملی خیلی ضعیف است. مثلاً در مسابقات قهرمانی بزرگسالان چین، ما بعد از ۱۵ سال موفق شدیم مدال طلا را از چنگ چین دربیاوریم و در کشور چین این مدال را بگیریم. این موفقیت با کمترین امکانات و تجهیزات، بدون اردوهای برونمرزی و بدون تجهیزات خاص حاصل شد.
مثل این است که با شمشیر بروی جنگ توپ و تانک! امکانات و تجهیزات چینیها با ما قابل مقایسه نیست. امیدوارم این موفقیت تلنگری باشد برای مسئولان تا نگاهها تغییر کند و حمایت کنند. از وزیر و کمیته المپیک گرفته تا مسئولان ردههای پایینتر، باید نگاه ویژهتری داشته باشند. متاسفانه حتی در سطح ملی و استانی هم نگاهها تغییر نکرده است. ما دلخوریها و دغدغههای زیادی داریم و امیدواریم دستاوردهای ما بیاهمیت نباشد و برای مسئولان ارزشمند باشد.
مشکلات اقتصادی و کمبود تجهیزات چه تاثیری روی عملکرد قایقرانان دارد؟
از لحاظ تجهیزات خوب نیستیم. قایقهایمان خیلی قدیمی هستند و با استانداردهای جهانی قابل مقایسه نیستند. در بحث فیزیولوژی، دکتر، تغذیه و تراپیست هم خیلی عقب هستیم. دکتری که بالای سر تیم باشد و شرایط خون و بدن ورزشکاران را بررسی کند، نداریم و نداشتیم. قایقرانی ورزش رکوردی است و صدم ثانیهها در آن مهم است. اما صرفاً ورزشکار میآید تمرین میکند و بدون چکاپ یا آنالیز بدنی به خانه برمیگردد. ما آنالیزور نداریم. مربی بدنساز هم نداشتیم. هرچند در صحبت اخیر با سهرابیان قول دادهاند اینها انجام شود و تیم حرفهایتری شکل بگیرد. هدف و فکر ما مدال طلا در بازیهای آسیایی ناگویا است. تمام تیمها هزینه میلیاردی میکنند که مدال بگیرند.
آیا تا حالا مجبور شدهاید برای ادامه مسیرتان در قایقرانی، از جیب خودتان هزینه کنید؟
بله، خیلی از بچههای قایقرانی از جیب خودشان خرج میکنند. در رده جوانان و زیر ۲۰ سال، بچهها برای تمرین هزینه میکنند و به خاطر نبود حقوق کافی مجبورند کارهای دیگری انجام دهند. همین موضوع باعث میشود راندمان تمریناتشان پایین بیاید و از قایقرانی دور شوند. حتی برادر خود من عضو تیم ملی بود اما به همین دلیل از ورزش کنار کشید.
پشتوانهها تا حدی میآیند و بعد ادامه نمیدهند. شرایط اقتصادی طوری است که نمیصرفد. در بازیهای آسیایی، ورزشکار مدال میگیرد و نهایتاً ۳۰ میلیون تومان پاداش میگیرد. فوتبال را که جدا میگذارم اما واقعاً در حق ورزشکاران ایرانی ظلم میشود. این بیعدالتیها باعث ناامیدی جوانان میشود و خیلیها قید ورزش را میزنند یا از کشور میروند.
به نظر شما چرا رشتههایی مثل فوتبال همیشه در مرکز توجه هستند اما ورزشهایی مثل قایقرانی کمتر دیده میشوند؟
فوتبال اگر ۱۰۰ باشد، بقیه رشتهها ۷۰ هستند. اما در ایران این اختلاف خیلی بیشتر است. مبالغ و قراردادهایی که فوتبالیستها میبندند واقعا لایقش نیستند. من فوتبال اروپایی را میبینم، آدم لذت میبرد اما بازیهای داخلی ما لذتبخش نیست. مثل محلهای بازی میکنند اما قراردادهای ۷۰-۸۰ میلیاردی میبندند. بیرانوند میگوید در دو سال ۷۰ میلیارد گرفته است. یعنی برای یک دروازهبان، این مبلغ کم جلوه میکند، در حالی که ما با ماهی ۱۰-۲۰ میلیون زندگی میکنیم. این اختلاف و اجحاف از مسئولان رده بالا و باندها و مافیایی که در ورزش کشور حاکم است نشأت میگیرد. آنها توانایی انجام کارها را دارند اما نمیخواهند بها بدهند.
در استان گیلان که به عنوان ورزشکار قهرمان فعالیت میکنید، بازخورد مسئولان چگونه است؟
در استان خودم میبینم که به عنوان ورزشکار رشته اول استان، حتی یک پیامک یا تبریک از مدیرکل استان دریافت نکردم. یک تصویر یا یک فیلم در فضای مجازی دیده نشد. حتی یک تجلیل ساده هم نداشتیم. این دردآور است. چه چیزی بالاتر از بالا بردن پرچم ایران؟ اما آنقدر کار ما بیارزش شده که مدیرکل ما برای فینال یک تیم باشگاهی به اراک میرود اما یک زنگ به ما نمیزند. در این چند سال که ایشان مدیرکل بودند، شاید من برای دو سهمیه المپیک کلاً ۳۰۰ میلیون پاداش گرفته باشم.
المپیک آنقدر در این استان کوچک است که کار من و دیگران بیارزش جلوه داده میشود. هیچ اهمیتی ندارد. طلا و نقره بیاور، المپیک برو، مسئولان انگار برایشان عادی شده و فقط تمام نگاهها به فوتبال است. بودجه ۸۰ درصد صرف فوتبال میشود. یک تیم باشگاهی برای یک اردوی امارات ۶۰ میلیارد هزینه میکند اما برای ورزشی مثل قایقرانی در سطح آسیا سالانه ۵۰۰ میلیون هم هزینه نمیشود. اینها فریادهای من است که کسی نمیشنود. امیدوارم روزی برسد که اینقدر شاهد بیعدالتی در ورزش نباشیم.
دیدگاهتان را بنویسید